تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۴۷
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۰۸۹۶
خبرگزاری میزان- تلاوت صفحه دویست و چهل و هفتم از سوره یوسف را با صدای استاد محمد صدیق منشاوی میشنوید. تاریخ انتشار: 07:00 - 20 فروردين 1399 - کد خبر: ۶۱۰۷۸۸
گروه چند رسانهای خبرگزاری میزان، تلاوت صفحه دویست و چهل و هفتم «سوره یوسف از آیه ۹۶ تا ۱۰۳» در قالب فایل صوتی با صدای استاد منشاوی را در اختیار مخاطبان خود قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلۡبَشِیرُ أَلۡقَىٰهُ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ فَٱرۡتَدَّ بَصِیرٗاۖ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ إِنِّیٓ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ۹۶پس از آنکه بشیر آمد (و بشارت یوسف آورد) پیراهن او را به رخسارش افکند و دیدۀ انتظارش (به وصل) روشن شد، گفت: به شما نگفتم که از (لطف) خدا به چیزى آگاهم که شما آگه نیستید؟!
قَالُواْ یَـٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا کُنَّا خَٰطِـِٔینَ ۹۷
در آن حال برادران یوسف عرضه داشتند: اى پدر بر تقصیراتمان از خدا آمرزش طلب که ما خطاى بزرگ مرتکب شده ایم
قَالَ سَوۡفَ أَسۡتَغۡفِرُ لَکُمۡ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ۹۸
پدر گفت: به زودى از درگاه خدا براى شما آمرزش مى طلبم که او بسیار آمرزنده و مهربان است
فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ یُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَیۡهِ أَبَوَیۡهِ وَقَالَ ٱدۡخُلُواْ مِصۡرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِینَ ۹۹
پس، چون بر یوسف وارد شدند، یوسف پدر و مادر خود را در آغوش آورد و (از آنجا که به استقبالشان آمده بود) گفت: به شهر مصر در آیید که ان شاء اللّٰه ایمن خواهید بود
وَرَفَعَ أَبَوَیۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ یَـٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِیلُ رُءۡیَٰیَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّٗاۖ وَقَدۡ أَحۡسَنَ بِیٓ إِذۡ أَخۡرَجَنِی مِنَ ٱلسِّجۡنِ وَجَآءَ بِکُم مِّنَ ٱلۡبَدۡوِ مِنۢ بَعۡدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّیۡطَٰنُ بَیۡنِی وَبَیۡنَ إِخۡوَتِیٓۚ إِنَّ رَبِّی لَطِیفٞ لِّمَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِیمُ ٱلۡحَکِیمُ ۱۰۰
و پدر و مادر را بر تخت بنشاند و آنها همگى پیش او (به شکرانۀ دیدار او، خدا را) سجده کردند، و یوسف در آن حال گفت: اى پدر، این بود تعبیر خوابى که از این پیش دیدم، که خداى من آن خواب را واقع و محقق گردانید و دربارۀ من احسان فراوان فرمود که مرا از تاریکى زندان نجات داد و شما را از بیابان دور به اینجا آورد پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم فساد کرد، که خداى من لطف و کرمش به آنچه مشیّتش تعلق گیرد شامل شود و هم او دانا و محکم کار است
رَبِّ قَدۡ ءَاتَیۡتَنِی مِنَ ٱلۡمُلۡکِ وَعَلَّمۡتَنِی مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِیِّۦ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِی مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّـٰلِحِینَ ۱۰۱
بار الها، تو مرا از سلطنت (و عزت) بهره دارى و از علم رؤیا و تعبیر خوابها بیاموختى، اى آفرینندۀ زمین و آسمان، تویى ولى نعمت و محبوب من در دنیا و آخرت، مرا به تسلیم و رضاى خود بمیران و به صالحانم بپیوند
ذَٰلِکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَیۡبِ نُوحِیهِ إِلَیۡکَۖ وَمَا کُنتَ لَدَیۡهِمۡ إِذۡ أَجۡمَعُوٓاْ أَمۡرَهُمۡ وَهُمۡ یَمۡکُرُونَ ۱۰۲
(اى رسول ما) این حکایت از اخبار غیب بود که بر تو به وحى مى رسانیم و (گر نه) تو آنجا که برادران یوسف بر مکر و حیله تصمیم گرفتند حاضر نبودى
وَمَآ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِینَ ۱۰۳
و تو هر چند جهد و ترغیب در ایمان مردم کنى باز اکثر آنان ایمان نخواهند آورد (دل پاکت را زیاد رنجه مدار)
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: تلاوت صفحه دانلود جزء قران کریم کلام وحی قران کریم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۰۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با صائب تبریزی: شرم یوسف مانع رسوایی یعقوب ماست
برنمی آیم به تسکین دل خودکام خویش چون فلک در بیقراری دیده ام آرام خویش موجه بی دست و پا رادایه ای چون بحر نیست فارغم از فکر آغاز و غم انجام خویش چشمه امید رانتوان به خاک انباشتن ورنه می گشتم ز بی صیدی شکار دام خویش شکرستانی برای تلخکامان گشته است غفلت شیرین لبان ازلذت دشنام خویش دردسر بسیار دارد دردمندیها که من سوختم چون لاله تاپرکردم ازخون جام خویش حرص برمن دردهای نسیه راکرده است نقد صبح نا گردیده می افتم به فکر شام خویش گرچه مطلب نیست در پیغام دردآلود من خجلتی دارم،که نتوان گفت، از پیغام خویش شرم یوسف مانع رسوایی یعقوب ماست چشم ما درپرده دارد جامه احرام خویش قوت گویاییی تا در زبان خامه هست ثبت کن بر صفحه ایام صائب نام خویش کانال عصر ایران در تلگرام