تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۳۷
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۱۰۸۵۴
خبرگزاری میزان- تلاوت صفحه دویست سی و هفتم از «سوره یوسف» را با صدای استاد محمد صدیق منشاوی میشنوید. تاریخ انتشار: 07:00 - 10 فروردين 1399 - کد خبر: ۶۰۸۶۴۶
گروه چند رسانهای خبرگزاری میزان، تلاوت صفحه دویست و سی و هفتم «سوره یوسف از آیه ۱۵ تا ۲۲» در قالب فایل صوتی با صدای استاد منشاوی را در اختیار مخاطبان خود قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِۦ وَأَجۡمَعُوٓاْ أَن یَجۡعَلُوهُ فِی غَیَٰبَتِ ٱلۡجُبِّۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمۡرِهِمۡ هَٰذَا وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ۱۵.چون او را به صحرا بردند و بر این عزم متّفق شدند که او را به قعر چاه درافکنند (چنین کردند) و ما به او وحى نمودیم که البته تو روزى برادران را به کار بدشان آگاه مى سازى و آنها تو را نشناخته و درک مقام تو نمى کنند
وَجَآءُوٓ أَبَاهُمۡ عِشَآءٗ یَبۡکُونَ ۱۶
و برادران شبانگاه با چشم گریان نزد پدر بازگشتند
قَالُواْ یَـٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبۡنَا نَسۡتَبِقُ وَتَرَکۡنَا یُوسُفَ عِندَ مَتَٰعِنَا فَأَکَلَهُ ٱلذِّئۡبُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤۡمِنٖ لَّنَا وَلَوۡ کُنَّا صَٰدِقِینَ ۱۷
گفتند: اى پدر، قصه این است که ما به صحرا رفته و سرگرم مسابقه بودیم و یوسف را بر سر متاع خود گذاردیم و او را گرگ طعمۀ خود ساخت، و هر چند ما راست بگوییم تو باز از ما باور نخواهى کرد
وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِیصِهِۦ بِدَمٖ کَذِبٖۚ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَکُمۡ أَنفُسُکُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِیلٞۖ وَٱللَّهُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ۱۸
و پیراهن یوسف را آلوده به خون دروغ نمودند (و نزد پدر آوردند) یعقوب گفت: بلکه امرى (زشت قبیح) را نفس مکّار در نظر شما بسیار زیبا جلوه داده، در هر صورت صبر جمیل کنم، که بر رفع این بلیّه که شما اظهار مى دارید بس خداست که مرا یارى تواند کرد
وَجَآءَتۡ سَیَّارَةٞ فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ فَأَدۡلَىٰ دَلۡوَهُۥۖ قَالَ یَٰبُشۡرَىٰ هَٰذَا غُلَٰمٞۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَٰعَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِمَا یَعۡمَلُونَ ۱۹
بارى کاروانى آنجا رسید و سقّاى قافله را براى آب فرستادند، دلو را به چاه فرستاد (همین که از آن چاه برآورد) گفت: به به از این بشارت و خوشبختى که رخ داده، این پسرى است (که نصیب ما شده است) و او را پنهان داشتند که سرمایۀ تجارت کنند و خدا به آنچه مى کردند آگاه بود
وَشَرَوۡهُ بِثَمَنِۭ بَخۡسٖ دَرَٰهِمَ مَعۡدُودَةٖ وَکَانُواْ فِیهِ مِنَ ٱلزَّـٰهِدِینَ ۲۰
و او را به بهایى اندک و درهمى ناچیز فروختند و در او زهد و بى رغبتى نمودند
وَقَالَ ٱلَّذِی ٱشۡتَرَىٰهُ مِن مِّصۡرَ لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ أَکۡرِمِی مَثۡوَىٰهُ عَسَىٰٓ أَن یَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗاۚ وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلِنُعَلِّمَهُۥ مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِۚ وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ۲۱
و عزیز مصر که او را خریدارى کرد به زن خویش سفارش غلام را نمود که مقامش بسیار گرامى دار که این غلام امید است به ما نفع بسیار بخشد یا او را به فرزندى برگیریم و ما این چنین یوسف را به تمکین و اقتدار رسانیدیم و براى آنکه او را از علم تعبیر خوابها بیاموزیم، و خدا بر کار خود غالب است ولى بسیارى مردم (بر این حقیقت) آگه نیستند
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥٓ ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ۲۲
و، چون یوسف به سن رشد و کمال رسید او را مقام حکمت و نبوت (یا مسند حکمفرمایى) و مقام دانش عطا کردیم و این چنین ما نکوکاران عالم را پاداش مى بخشیم
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: تلاوت صفحه دانلود جزء قران کریم کلام وحی قران کریم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۱۰۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه ۳ اثر از سوره مهر یزد در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، سه کتاب نمایشنامه با عنوانهای «رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» از انتشارات سوره مهر در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند.
«رازی بین من و تو» به قلم محمدرضا امیرخانی تصویری از زندگی علی، جانباز اعصاب و روان است. علی هنرمند پتینهکاری است که در جبهههای جنگ دچار موج انفجار شدیدی شده و همچنان با این توهم که همرزمش را کشته است، دچار عذاب وجدان است. در ادامه دکتر بخشی برای رهایی او از این توهم دست به کار میشود.
پیش از این و در هفته هنر انقلاب مراسم رونمایی و نمایشنامه خوانی از اثر محمد رضا امیرخانی در حوزه هنری استان یزد با استقبال خوب هنرمندان، مسئولین و عموم مردم برگزار شد.
کد خبر 6091098