Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛«نمل» به معنى مورچه است و نام بیست و هفتمین سوره قرآن است. نام این سوره از آیه ۱۸ آن گرفته شده و پاره اى از موضوعات آن عبارتند از: معاد و حیات پس از مرگ، داستان پنج تن از پیامبران الهى، داستان حضرت سلیمان (ع) و ملکه سبأ، سخن گفتن پرنده اى، چون هدهد با حضرت سلیمان (ع) و سخن گفتن حشراتى، چون مورچه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سوره ۹۳ آیه داشته و د. رمکه نازل شده و قبل از سوره شعراء قرار دارد.
از رسول اکرم نقل شده است: هر کس سوره نمل را قرائت نماید، خداوند ده برابر تعداد کسانی که حضرت سلیمان علیه السلام را تصدیق یا تکذیب کرده اند و نیز تعداد کسانی که پیامبران الهی هود، شعیب، صالح و ابراهیم را تایید و یا تکذیب کرده اند حسنه به او داده می‌شود، او در حالی از قبرش خارج می‌شود که ذکر لا اله الا الله به لب دارد.
امام صادق علیه السلام فرموده اند: اگر کسی سوره‌های طواسین (سوره‌هایی با طسم و طس آغاز شده) را در شب جمعه قرائت کند از جمله اولیای الهی است که در جوار الهی خواهد بود و در دنیا هیچ ناراحتی به او نخواهد رسید و خداوند در آخرت چندان از نعمت‌های بهشتی به او عطا می‌کند که راضی شود.

تلاوت مجلسی آیات ۱۵-۴۳ سوره نمل

دانلود

وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۵﴾
و به راستى به داوود و سلیمان دانشى عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش برترى داده است (۱۵)
وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ ﴿۱۶﴾
و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت: اى مردم ما زبان پرندگان را تعلیم یافته‏ ایم و از هر چیزى به ما داده شده است راستى که این همان امتیاز آشکار است (۱۶)
وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ ﴿۱۷﴾
و براى سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمع‏آورى شدند و [براى رژه]دسته دسته گردیدند (۱۷)
حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۸﴾
تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه‏ اى [به زبان خویش]گفت: اى مورچگان به خانه ‏هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (۱۸)
فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۹﴾
[سلیمان]از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به کار شایسته‏ اى که آن را مى ‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏ خویش در میان بندگان شایسته‏ ات داخل کن (۱۹)
وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ ﴿۲۰﴾
و جویاى [حال]پرندگان شد و گفت: مرا چه شده است که هدهد را نمى ‏بینم یا شاید از غایبان است (۲۰)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۲۱﴾
قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏کنم یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد (۲۱)
فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ ﴿۲۲﴾
پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و]گفت: از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته‏ اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده‏ ام (۲۲)
إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ﴿۲۳﴾
من [آنجا]زنى را یافتم که بر آن‌ها سلطنت میکرد و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت (۲۳)
وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ ﴿۲۴﴾
او و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا به خورشید سجده مى کنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه [راست]باز داشته بود در نتیجه [به حق]راه نیافته بودند (۲۴)
أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿۲۵﴾
[آرى شیطان چنین کرده بود]تا براى خدایى که نهان را در آسمان‌ها و زمین بیرون مى ‏آورد و آنچه را پنهان مى دارید و آنچه را آشکار مى ‏نمایید مى‏ داند سجده نکنند (۲۵)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿۲۶﴾
خداى یکتا که هیچ خدایى جز او نیست پروردگار عرش بزرگ است (۲۶)
قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۲۷﴾
گفت‏ خواهیم دید آیا راست گفته‏ اى یا از دروغگویان بوده‏ اى (۲۷)
اذْهَبْ بِکِتَابِی هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ﴿۲۸﴾
این نامه مرا ببر و به سوى آن‌ها بیفکن آنگاه از ایشان روى برتاب پس ببین چه پاسخ مى‏ دهند (۲۸)
قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ ﴿۲۹﴾
[ملکه سبا]گفت: اى سران [کشور]نامه‏ اى ارجمند براى من آمده است (۲۹)
إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۳۰﴾
که از طرف سلیمان است و [مضمون آن]این است به نام خداوند رحمتگر مهربان (۳۰)
أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿۳۱﴾
بر من بزرگى مکنید و مرا از در اطاعت درآیید (۳۱)
قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مَا کُنْتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ ﴿۳۲﴾
گفت: اى سران [کشور]در کارم به من نظر دهید که بى‏حضور شما [تا به حال]کارى را فیصله نداده‏ ام (۳۲)
قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِیدٍ وَالْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانْظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ ﴿۳۳﴾
گفتند ما سخت نیرومند و دلاوریم و [لى]اختیار کار با توست بنگر چه دستور مى‏ دهى (۳۳)
قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۳۴﴾
[ملکه]گفت: پادشاهان، چون به شهرى درآیند آن را تباه و عزیزانش را خوار مى‏ گردانند و این گونه مى کنند (۳۴)
وَإِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۵﴾
و [اینک]من ارمغانى به سویشان مى‏ فرستم و مى ‏نگرم که فرستادگان [من]با چه چیز بازمى‏ گردند (۳۵)
فَلَمَّا جَاءَ سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتَاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ ﴿۳۶﴾
و، چون [فرستاده]نزد سلیمان آمد [سلیمان]گفت: آیا مرا به مالى کمک مى‏ دهید آنچه خدا به من عطا کرده بهتر است از آنچه به شما داده‏ است [نه]بلکه شما به ارمغان خود شادمانى مى ‏نمایید (۳۶)
ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿۳۷﴾
به سوى آنان بازگرد که قطعا سپاهیانى بر [سر]ایشان مى ‏آوریم که در برابر آن‌ها تاب ایستادگى نداشته باشند و از آن [دیار]به خوارى و زبونى بیرونشان مى ‏کنیم (۳۷)
قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ﴿۳۸﴾
[سپس]گفت: اى سران [کشور]کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند براى من مى ‏آورد (۳۸)
قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ ﴿۳۹﴾
عفریتى از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مى ‏آورم و بر این [کار]سخت توانا و مورد اعتمادم (۳۹)
قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ ﴿۴۰﴾
کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى]بود گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت مى ‏آورم پس، چون [سلیمان]آن [تخت]را نزد خود مستقر دید گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسى مى ‏کنم و هر کس سپاس گزارد تنها به سود خویش سپاس مى‏ گزارد و هر کس ناسپاسى کند بى‏ گمان پروردگارم بى ‏نیاز و کریم است (۴۰)
قَالَ نَکِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنْظُرْ أَتَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذِینَ لَا یَهْتَدُونَ﴿۴۱﴾
گفت: تخت [ملکه]را برایش ناشناس گردانید تا ببینیم آیا پى مى ‏برد یا از کسانى است که پى نمى ‏برند (۴۱)
فَلَمَّا جَاءَتْ قِیلَ أَهَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِینَ ﴿۴۲﴾
پس وقتى [ملکه]آمد [بدو]گفته شد آیا تخت تو همین گونه است گفت: گویا این همان است و پیش از این ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بودیم (۴۲)
وَصَدَّهَا مَا کَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِنْ قَوْمٍ کَافِرِینَ﴿۴۳﴾
و [در حقیقت قبلا]آنچه غیر از خدا مى ‏پرستید مانع [ایمان]او شده بود و او از جمله گروه کافران بود (۴۳)
انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: تفسیر قرآن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۷۹۴۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن

«نماز شب» یکی از نماز‌های مستحب است که در اسلام بر خواندن آن تاکید زیادی شده و برای آن پاداش‌های بسیاری ذکر گردیده است. نقل شده است که در مجلس اول ملاقات مرحوم علامه طباطبایی (ره) با استاد اخلاق خود، مرحوم آقا سید علی قاضی (ره)، مرحوم قاضی به ایشان فرموده‌اند: فرزندم! اگر دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان.

فضیلت نماز شب

به گزارش صدا و سیما، امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را خوشبو می‌گرداند، رزق را زیاد و قرض را ادا می‌کند، اندوه را برطرف می‌سازد و چشم را جلا می‌دهد.» رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «نماز شب وسیله‌ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه.» امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «در خانه‌هایی که نماز شب خوانده می‌شود و قرآن تلاوت می‌گردد، آن خانه‌ها نزد آسمانیان هم، چون ستاره درخشانند.»

کیفیت

نماز شب مجموعاً یازده رکعت است:

۱. هشت رکعت آن دو رکعت، دو رکعت، مانند نماز صبح خوانده می‌شود و این چهار دو رکعتی؛ به نیت نماز شب می‌باشد.

۲. دو رکعت نماز شَفْعْ: بهتر است در رکعت اول آن بعد از حمد، سوره ناس و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

۳. یک رکعت نماز وَتْر: بعد از حمد سه بار سوره توحید و یک بار سوره «فلق» و یک بار سوره «ناس» بخوانیم و می‌توان یک سوره تنها خواند، سپس دست‌ها را برای قنوت به‌سوی آسمان بالا می‌بریم و حاجات خود را از خدا می‌خواهیم؛ و برای چهل مؤمن دعا می‌کنیم؛ و طلب مغفرت می‌کنیم و هفتاد مرتبه می‌گوئیم: «استغفرالله ربّی و اتوبُ الیه.»

از پروردگار خود طلب آمرزش و مغفرت می‌کنیم و به‌سوی او بازگشت می‌نمایم.

آن گاه ۷ بار می‌گوئیم «هذا مقامُ العائذٍِ بکَ منَ النّارِ»؛ این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می‌برد؛ و بعد از آن ۳۰۰ مرتبه می‌گوییم: «العفو» و سپس می‌گوئیم: «ربّ اغفرلی و ارحمنی وتُب عَلیَّ انّکَ انتَ التّوابُ الغفُورُ الرّحیم.»

احکام نماز شب

برای نماز شب احکامی بیان شده است:

نیت

هشت رکعت به نیت نماز شب و سپس دو رکعت نماز شفع و آن گاه یک رکعت نماز وتر، که با فضیلت‌ترین نماز شب، نماز وتر و شفع است و دو رکعت شفع برتر از وتر است.

برای نماز شب می‌توان به نماز شفع و وتر اکتفا کرد و تنگی وقت می‌توان تنها به نماز وتر اکتفا نمود.

وقت نماز شب

وقت نماز شب از نیمه‌شب تا فجر صادق است و هنگام سحر از سایر مواقع بهتر است و تمامی ثلث آخر شب سحر محسوب می‌شود؛ و افضل از آن خواندن نماز شب نزدیکی‌های فجر است. البته شخص مسافر می‌تواند نماز شب را پیش از نیمه‌شب بخواند. جوانی که می‌ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود، می‌تواند نماز شب را پیش از نیمه‌شب بخواند.

کسانی که برای خواندن نماز شب بعد از نیمه‌شب عذری دارند مانند پیرمردان و یا کسی که از سرد شدن هوا می‌ترسد و... می‌توانند نماز شب را قبل از نیمه‌شب بخوانند.

جواز نشسته خواندن

جایز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتی در حال اختیار. ولی اگر می‌خواهد نشسته بخواند بهتر آن است که هر دو رکعت نشسته را یک رکعت ایستاده حساب کند؛ بنابراین باید هشت بار دو رکعت نشسته و هر دو رکعت به یک سلام که جمعاً شانزده رکعت به نیت نماز شب می‌شود، بخواند و دوباره دو رکعت هر دو رکعت به یک سلام به نیت نماز شفع و دو بار یک رکعت هر یک رکعت به یک سلام به نیت نماز وتر.

خلاصه کردن

خواندن سوره در رکعت‌های نماز شب لازم نیست و می‌تواند فقط به خواندن سوره حمد اکتفا کند. هم‌چنین قنوت در رکعت‌های دوم مستحب است و می‌تواند بدون قنوت بخواند. نماز وتر یک رکعت است و می‌شود آن را بدون قنوت به جا آورد. همچنین لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس و پشت سر هم بخواند، بلکه می‌تواند در دو سه نوبت بخواند، بلکه جدا جدا خواندن افضل است، همان‌طور که رسول خدا تهجد می‌کرد.

بلند خواندن

مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده‌اش کسی می‌خواهد برای به نماز شب برخیزد، بیدار شود، چنان چه در روایت است و برخی از علما نیز تصریح به استحباب جهر (بلند خواندن و مشخص بودن صدا) نموده‌اند.

بدیهی است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جایی است که امن از ریا و سُمعه باشد و اگر خدای ناخواسته خوف ریا و سُمعه در بلند خواندن باشد باید آهسته بخواند.

دیگر خبرها

  • طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن
  • تبلیغ جامع، شامل ۴ رکن مهم است
  • سورپرايز قهرمانان وزنه‌بردارى براى معلمان (عكس)
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • فیلم/ تلاوت قرآن کریم قبل از بیانات رهبر انقلاب
  • معرفی کامل دبی لند و هر آنچه که باید بدانید!
  • حنجره خود را در کرسی های تلاوت قرآن در سرزمین وحی، وقف خدا کنید
  • خط لوله ۳۰۰ میلی‌متری آب شرب در خیابان علامه مجلسی اصلاح شد
  • خط لوله میلی‌متری ۳۰۰ آب شرب در خیابان علامه مجلسی اصلاح شد
  • جایزه بوکر عربی ۲۰۲۴ به اسیر فلسطینی رسید