تلاوت مجلسی آیات 7-29 سوره یوسف توسط شحات محمد انور
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۴۶۴۸۲
به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛سوره یوسف که نام دیگرش «احسن القصص» است، دوازدهمین سوره قرآن و دارای 111 آیه و مكی است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: «سوره یوسف را به زیردستان خود آموزش دهید؛ زیرا هر مسلمانی که این سوره را تلاوت کند و به خانواده و زیردستان آموزش دهد، خداوند سختی های هنگام مرگ را از او برداشته و نیرویی به او عطا می کند تا به دیگران حسد نورزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام صادق علیه السلام هم فرموده اند: «هرکس این سوره را در شب ها یا روزها تلاوت کند، خداوند در روز قیامت او را در حالی مبعوث می کند که جمالش مانند حضرت یوسف علیه السلام زیباست و ترس و بی تابی در قیامت به او نمیرسد و از بندگان شایسته و خوب خداوند خواهد بود.» همچنین ایشان فرموده اند: «کسی که این سوره را قرائت می کند در روز قیامت از آنچه که موجب بی تابی مردم می شود، در امان است و همسایه بندگان صالح خدا خواهد بود و نیز از ارتکاب به زنا و زشتگویی در امان خواهد بود.»
تلاوت مجلسی آیات 7-29 سوره یوسف توسط شحات محمد انور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ
به راستى در [سرگذشت] يوسف و برادرانش براى پرسندگان عبرتهاست (۷)
إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
هنگامى كه [برادران او] گفتند يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما كه جمعى نيرومند هستيم دوست داشتنى ترند قطعا پدر ما در گمراهى آشكارى است (۸)
اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ
[يكى گفت] يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى بيندازيد تا توجه پدرتان معطوف شما گردد و پس از او مردمى شايسته باشيد (۹)
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ
گوينده اى از ميان آنان گفت يوسف را مكشيد اگر كارى مى كنيد او را در نهانخانه چاه بيفكنيد تا برخى از مسافران او را برگيرند (۱۰)
قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ
گفتند اى پدر تو را چه شده است كه ما را بر يوسف امين نمى دانى در حالى كه ما خيرخواه او هستيم (۱۱)
أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
فردا او را با ما بفرست تا [در چمن] بگردد و بازى كند و ما به خوبى نگهبان او خواهيم بود (۱۲)
قَالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ
گفت اينكه او را ببريد سخت مرا اندوهگين مى كند و مى ترسم از او غافل شويد و گرگ او را بخورد (۱۳)
قَالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَخَاسِرُونَ
گفتند اگر گرگ او را بخورد با اينكه ما گروهى نيرومند هستيم در آن صورت ما قطعا [مردمى] بى مقدار خواهيم بود (۱۴)
فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
پس وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند [چنين كردند] و به او وحى كرديم كه قطعا آنان را از اين كارشان در حالى كه نمى دانند با خبر خواهى كرد (۱۵)
وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ
و شامگاهان گريان نزد پدر خود [باز] آمدند (۱۶)
قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ
گفتند اى پدر ما رفتيم مسابقه دهيم و يوسف را پيش كالاى خود نهاديم آنگاه گرگ او را خورد ولى تو ما را هر چند راستگو باشيم باور نمى دارى (۱۷)
وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ
و پيراهنش را [آغشته] به خونى دروغين آوردند [يعقوب] گفت [نه] بلكه نفس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است] و بر آنچه توصيف مى كنيد خدا يارى ده است (۱۸)
وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ
و كاروانى آمد پس آب آور خود را فرستادند و دلوش را انداخت گفت مژده اين يك پسر است و او را چون كالايى پنهان داشتند و خدا به آنچه میکردند دانا بود (۱۹)
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ
و او را به بهاى ناچيزى چند درهم فروختند و در آن بى رغبت بودند (۲۰)
وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى دانند (۲۱)
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
و چون به حد رشد رسيد او را حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم (۲۲)
وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
و آن [بانو] كه وى در خانه اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت پناه بر خدا او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمى شوند (۲۳)
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ
و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود آهنگ او میکرد چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود (۲۴)
وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
و آن دو به سوى در بر يكديگر سبقت گرفتند و [آن زن] پيراهن او را از پشت بدريد و در آستانه در آقاى آن زن را يافتند آن گفت كيفر كسى كه قصد بد به خانواده تو كرده چيست جز اينكه زندانى يا [دچار] عذابى دردناك شود (۲۵)
قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ
[يوسف] گفت او از من كام خواست و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد اگر پيراهن او از جلو چاك خورده زن راست گفته و او از دروغگويان است (۲۶)
وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ
و اگر پيراهن او از پشت دريده شده زن دروغ گفته و او از راستگويان است (۲۷)
فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ
پس چون [شوهرش] ديد پيراهن او از پشت چاك خورده است گفت بيشك اين از نيرنگ شما [زنان] است كه نيرنگ شما [زنان] بزرگ است (۲۸)
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ
اى يوسف از اين [پيشامد] روى بگردان و تو [اى زن] براى گناه خود آمرزش بخواه كه تو از خطاكاران بوده اى (۲۹)
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۴۶۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احزاب ویژگیهای حزبالله را از آیات و روایات استخراج و به کار بندند
آیتالله سید محمد سعیدی در دیدار با حاجی عباسی دبیرکل حزب جامعه زینب، نخستین حزب بانوان در کشور که در پژوهشکده علامه طباطبایی(ره) برگزار شد با تسلیت شهادت امام صادق (ع) اظهار کرد: مناسبتهای مذهبی هر سال با اتفاقاتی همراه میشود که باید سیره اهلبیت(ع) نسبت به آن اتفاقات را دریابیم و از آن در عمل استفاده کنیم.
وی با اشاره به مبارزات مردم فلسطین و مقاومت آنان در مسیر احیاء عزت و سربلندی که از دست دادهاند، گفت: مناسب است که در این ایام سیره امام صادق (ع) نسبت به مبارزه برای حفظ عزت و سربلندی مسلمانان را مدنظر قرار دهیم و روایات که در این زمینه فرمودهاند را نصب العین خود قرار دهیم.
امامجمعه قم ادامه داد: ما ایام میلاد حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) را در پیش داریم که باید این ایام که دهه کرامت نام گرفته فرصت و ظرفیتی باشد برای معرفت بیشتر زیرا در دستگاه اهلبیت (ع) هرکسی که معرفت بیشتری داشته باشد بهتر جواب میگیرد.
وی با بیان اینکه فرزندان موسی بن جعفر (ع) و سایر ائمه در جایجای ایران مثل ستاره میدرخشند، افزود: حضور این امامزادگان در نقاط مختلف از روی حکمت بوده و در مورد حضرت معصومه (س) نقل شده است که امام صادق (ع) در زمانی که امام هفتم هنوز به دنیا نیامده بودند فرمودند بهزودی دختری از نسل من در شهر قم دفن میشود و از حضور ایشان در قم خبر دادند.
آیتالله سعیدی با بیان اینکه حضور امامزادگان در کشور ما و سایر نقاط یک حضور هدفمند بوده است، گفت: این که یک دختر از اهلبیت(ع) چنین بارگاه و حرمی در ایران دارد یک نشانه از نشانههای الهی است که نیازمند تأمل و تفکر است.
وی با بیان اینکه ما باید نسبت به حزب و الزامات آن توجه قرآنی و اهل بیتی داشته باشیم تا به نتیجه برسیم، گفت: اگر این توجه نباشد سرگرم امور دنیا خواهیم شد، ولی اگر این توجه وجود داشته باشد از حزب خداوند میشویم که به فرموده قرآن کریم از مفلحون و رستگاران خواهیم شد.
تولیت حرم مطهر بانوی کرامت با بیان اینکه باید ویژگیهای حزبالله را از قرآن و روایات استخراج کنیم و خود را با آن تطبیق دهیم، افزود: باید مواردی که در قرآن و روایات کلمه «منّا» و «لیس منّا» آمده است را موردتوجه قرار دهیم تا ببینیم که چه افرادی از حزب خدا و اهلبیت به شمار آمدهاند و چه افرادی خارج از این حزب محسوب شدند.
وی توجه به توان و ظرفیتهای شخصی و شخصیتی خود را مهم دانست و ادامه داد: نشاندادن استعدادها و ظرفیتهای افراد از کارهای بزرگ است و رسالت پیامبران همین بوده و آمدند بگویند که شما انسانها چه ظرفیتهایی دارید.